۲۶ بهمن ۱۳۸۹

«صانع ژاله »؛ قربانی کشته سازی حکومت؟

اعتراض های روز 25 بهمن در تهران و برخی از شهرهای ایران بیش از آنچه که همگان انتظار داشتند پر سر و صدا و از نگاه مخالفان دولت  یک «پیروزی بزرگ» محسوب می شود؛ چرا که بر خلاف تمام شعارها، تبلیغات و سخنان رسانه های دولتی و هواداران حکومت مبنی بر اینکه «جنبش سبز» مرده است، تظاهرات روز دوشنبه نشان داد که مطالبات مردم ایران همچنان باپرجاست و حکومت نمی تواند بار دیگر چشمان خود را بر واقعیات ببندد و باید هر چه سریعتر به این مطالبات پاسخ لازم را بدهد.

اما در این میان به ناگهان خبری به سرعت از سوی رسانه های دولتی و فرماندهان انتظامی در بوق و کرنا شد که یک دانشجوی بسیجی به نام «صانع ژاله» که در دانشکده هنر دانشگاه تهران تحصیل می کرد روز 25 بهمن به «ضرب گلوله منافقین» و یا به تعبیر سایت الف، وابسته به احمد توکلی، «آشوبگران اسرائیلی» کشته شد.

رسانه های دولتی در گزارش های کپی شده از روی دست یکدیگر، ویژگی های مشابهی برای این دانشجو بیان کردند و جملگی بر «حافظ قرآن بودن» وی و اینکه او «فرزند یکی از خانواده های متدین و مذهبی» است تاکید کردند. این رسانه ها همچنین اعلام کردند که قرار است روز چهارشنبه مراسم تشییع جنازه این دانشجو برگزار شود که به نظر من باید تمام معترضان و دانشجویان به طور یکپارچه و با نشان سبز در این مراسم شرکت کنند تا به همگان نشان دهند هیچ ارتباطی با این ترورهای مشکوک ندارند و اتفاقا حرکت و اعتراض آنها مسالمت آمیز است.

اما چرا این ترور مشکوک است و چرا نیروهای انتظامی که تمام راه ها را بسته بودند و در صحنه حاضر بوده اند نتوانسته اند «ضارب موتورسوار» را دستگیر کنند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد رسانه های دولتی در پوشش خبر کشته شدن صانع ژاله دچار تناقض گویی های زیادی شده و به احتمال زیاد دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی مانند قضیه «بسیجیان شهید شده در جریان فتنه 88» دست به کار شده اند تا برای حکومت کشته سازی کنند.

بر خلاف سال گذشته که زمان زیادی طول کشید تا حکومت بر روی کشته شدن عده ای از بسیجیان و نیروهای امنیتی در جریان نا آرامی های پس از انتخابات تبلیغ کند، ولی در این زمان به فاصله کمتر از 24 ساعت خبر از کشته شدن یک «دانشجوی بسیجی» با نام و مشخصات کامل، ویژگی های شخصیتی وی و پیشینه خانوادگی اش داد تا به سرعت فضای رسانه ای را از مخالفان برباید و زمینه را برای برخورد شدیدتر با موسوی و کروبی فراهم کند.

در  این زمینه در حالی که خبرگزاری های دولتی از جمله ایرنا، فارس و مهر با قطعیت از بسیجی بودن صانع ژاله سخن گفته اند ولی برخی از سایت های اصولگرایان از جمله جهان نیوز گفته اند که وی «سابقه بسیجی دارد.» بدون تردید این دو مسئله با هم تفاوت دارد؛ فرق است بین کسی که بسیجی است و کسی که سابقه آن را دارد همچنان که بسیاری از بازداشت شدگان حوادث دو سال اخیر حتی حضور طولانی مدت در جبهه و یا «صحنه های انقلاب» داشته اند ولی بعد مخالف از کار در آمده اند.

دوم اینکه، خبرگزاری ایرنا روز سه شنبه، مصاحبه ای با فرماندار پاوه را بر روی خروجی خود فرستاده است که وی اطلاعاتی را درباره روستای محل تولد، خانواده  و برنامه تشییع جنازه صانع ژاله بیان کرده است.

صرفنظر از اینکه این خبرگزاری که خود را حرفه ای می داند ولی اخبار تظاهرات 25 بهمن را سانسور می کند، در متن خبر خود تناقض هایی را نشان داده است. در حالی که فرماندار پاوه در ابتدای این مصاحبه به صورت قطعی می گوید که صانع ژاله «با تيراندازي مستقيم منافقين به درجه رفيع شهادت نايل آمد» ولی در بخش دیگری فراموشکار می شود و می گوید: «تحقيقات 
كارآگاهان براي شناسايي ضارب و انگيزه قتل، از ديروز آغاز شده است.»

نکته مهم دیگر، محل کشته شدن این «دانشجو» است که خبرگزاری های دولتی بار دیگر به تناقض گویی مبتلا می شوند. در حالی که خبرگزاری ایرنا، محل کشته شدن صانع ژاله را «حوالی میدان انقلاب» اعلام می کند ولی خبرگزاری فارس می گوید که وی در «خیابان امیر اکرم» کشته شد!

به نظر می رسد که دستگاه های امنیتی با سناریو سازی قصد دارند تا زمینه را برای بگیر و ببند بیشتر و اتهام وابستگی موسوی و کروبی به نیروهای خارجی را فراهم کنند و با قتل های سازماندهی شده، معترضان را عوامل آشوب طلب و تروریست معرفی کنند. در این میان نیز قربانیان خود را از میان افراد سطح پایین در بسیج انتخاب می کنند که علاوه بر پشتوانه دانشجویی بتوانند توده های نا آگاه از عمق حوادث ایران را فریب دهند.

ولی بدون تردید بسیاری متوجه شده اند که این حنا دیگر رنگی ندارد و حکومت نیز نمی تواند با کشته سازی و تبلیغات دروغین تا ابد سر خود را مثل کبک زیر برف کرده و به سوت و کف عده ای هوادار مزدبگیر خود اکتفاء کند.


این هم داستانی از صانع ژاله در یکی از نشریات  روشنفکری «جنگ نرم»- اینجا
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۲ بهمن ۱۳۸۹

مخمصه عجیب آیت الله خامنه ای در نمازجمعه 15 بهمن

آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در هفته های اخیر در مخمصه ای عجیب افتاده است. اوضاع داخلی ایران و  تحولات منطقه ای بویژه در تونس و مصر به رغم تحلیل های سفارشی ارائه شده از هواداران دولت و ائمه جمعه وضعیت دشواری برای حکومت یکدست پس از سرکوب های دوران انتخابات ریاست جمهوری رقم زده است.


آیت الله خامنه ای که در قبال درگیری های لفظی مقام های جمهوری اسلامی در هفته های اخیر سکوت معنی داری داشته است قرار است در نمازجمعه روز 15 بهمن ماه حضور پیدا کند. فارغ از اینکه هفته اخیر با روزهای پیروزی انقلاب بهمن 57 مصادف شده است و این ظاهرا بهانه حضور رهبر جمهوری اسلامی در این مراسم است ولی مسائل بسیار مهمتری وجود دارد که نیازمند اعلام موضع ولی فقیه جمهوری اسلامی است.

انتظار می رود که آیت الله خامنه ای بخش عمده ای از سخنان خود را به تحولات خاورمیانه و اعتراض های تونس و مصر اختصاص دهد و در ادامه تحلیل های سفارشی به ائمه جمعه مبنی بر اینکه این رخدادها ناشی از تاثیر «انقلاب اسلامی» است، محورهای تحلیل خود را به اثربخشی سیاست های نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه در منطقه استوار سازد و حرکت های اعتراضی در منطقه را ناشی از فساد رهبران تونس و مصر، سرسپردگی آنها به غرب و بویژه آمریکا، سرکوب اسلام گرایی و خیزش اسلامی در خاورمیانه معرفی کند.

وی که محمد حسن ابوترابی فرد، نایب رییس مجلس، او را «معمار جدید خاورمیانه» خوانده است سعی خواهد کرد تا با حمله به آمریکا و طرح آن برای «خاورمیانه جدید» در سال 2006، اعلام کند که اکنون خاورمیانه اسلامی شکل گرفته است. ولی هیچ اشاره ای به وضعیت سوریه، همپیمان اصلی ایران، که حکومت آن چون مصر و تونس از دیکتاتوری رنج می برد نخواهد کرد.

وی در ادامه به اختلافات گسترده در میان سران جمهوری اسلامی ایران نقب خواهد زد و پرخاشگری های آنها به یکدیگر در هفته های اخیر را خواست دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی ایران خواهد دانست و مانند 32 سال گذشته که جمهوری اسلامی همواره شرایط را «حساس» می داند خواستار وحدت میان مقام های جمهوری اسلامی برای مقابله با توطئه های خارجی برای ایجاد اختلاف در میان صفوف دولتمداران می شود.

اما احتمالا مانند دفعات پیشین از دولت احمدی نژاد حمایت جدی و سرسختانه ای نخواهد داشت تا به بدینوسیله رضایت سایر اصولگرایان که جملگی علیه احمدی نژاد متحد شده اند را جلب کند.

به نظر می رسد رهبر جمهوری اسلامی ایران شدیدا نگران وضعیت نابسامان اقتصادی و افزایش اعتراض ها در ایران و احتمال سرایت طوفان حرکت های مردمی در مصر و تونس به ایران است، لذا در گام اول سعی خواهد کرد تا جایی که امکان دارد این حرکت ها را به نفع جمهوری اسلامی مصادره کند و در گام بعدی فشار زیادی به دولتمداران وارد آورد تا اختلافات خود را علنی نکنند. از این روست که علی لاریجانی روز 12 بهمن در واکنش به تذکر یک نماینده مجلس مبنی بر چرایی عدم واکنش به نامه احمدی نژاد، گفته است: «عدم موضع‌گيری در مورد نامه احمدی‌نژاد به علت نهی رهبری بود».
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis