این روزها بحث مبارزه با بد حجابی در ایران داغ است. هر سال تابستان كه از راه می رسد تمام ارگان های انتظامی و مبارزه با مفاسد اجتماعی وظیفه خود می دانند در این زمینه فعال تر برخورد کنند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پر حرارت تر از دیگران نسبت به مظاهر به گفته آنها " بد حجابی" واکنش نشان می دهند و از این رو معترضان به مسائل اجتماعی جامعه با این نهاد بیشتر احساس نزدیکی می کنند تا قوه قضائیه، لذا تجمعات خود را مقابل پارلمان سامان مي دهند.
اما مشکل اصلی اینجاست كه از اوایل دهه 70 و با اوج گیری مباحث سازندگی که چنین بحثی به یکی از چالش های نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد تنها راه مقابله با چنین پدیده ای برخورد قهر آمیز بوده است. ولی معلوم نیست چه ميزان بررسی کارشناسی صورت گرفته تا میزان موفقیت چنین روشی را ارزیابی کند. بدون شک اگر اینگونه برخوردها جوابگو بوده پس امروز نباید این چالش آن قدر دامنه دار می شد که بار دیگر در راس برنامه های پلیس اجتماعی قرار گیرد
نکته دیگر این است که چنین روش های برخوردی ریشه های تئوریک دارد که الهام گرفته از نظرات و دیدگاه های منفی پاره ای از فقها به جایگاه و موقعیت زن امروز ایرانی است. به یک نمونه از این نظرات اشاره می کنم که نشان می دهد برخورد با پوشش دختران و زنان دارای چه سابقه ای است. در سال 1372 کتابی به مناسبت هفته زن و به قلم آیت الله احمد آذری قمی از روحانیون محافظه کار و بنیانگذار روزنامه " رسالت " منتشر شد که عنوان " سیمای زن در نظام اسلامی " را بر پیشانی خود داشت. این کتاب در یکصد هزار نسخه منتشر شد و در آن با اشاره به پرسش هایی که پیرامون مسائل زنان مطرح است طرح حقوق زنان را به استثمارگران کشورهای سرمایه داری نسبت می دهد و آن را زمينه اي براي تضعيف جامعه اسلامي مي داند. اما آنچه که در اینجا مد نظر است دیدگاه این فقیه درباره نوع پوشش زنان است
آیت الله آذری قمی می نویسد : "اگر حکومت برای زنانی که پستی و بلندی بدن خود را عرضه می کنند ، فکری نکند و یا برای رنگ لباس ها و زینت ها و کیفیت راه رفتن با ناز و عشوه و عطرهای زننده و روسری های کذایی دخالتی نداشته باشد ، به طور قطع این مسائل مشکلات زیادی را برای جامعه اسلامی بدنبال خواهد آورد
اما مشکل اصلی اینجاست كه از اوایل دهه 70 و با اوج گیری مباحث سازندگی که چنین بحثی به یکی از چالش های نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد تنها راه مقابله با چنین پدیده ای برخورد قهر آمیز بوده است. ولی معلوم نیست چه ميزان بررسی کارشناسی صورت گرفته تا میزان موفقیت چنین روشی را ارزیابی کند. بدون شک اگر اینگونه برخوردها جوابگو بوده پس امروز نباید این چالش آن قدر دامنه دار می شد که بار دیگر در راس برنامه های پلیس اجتماعی قرار گیرد
نکته دیگر این است که چنین روش های برخوردی ریشه های تئوریک دارد که الهام گرفته از نظرات و دیدگاه های منفی پاره ای از فقها به جایگاه و موقعیت زن امروز ایرانی است. به یک نمونه از این نظرات اشاره می کنم که نشان می دهد برخورد با پوشش دختران و زنان دارای چه سابقه ای است. در سال 1372 کتابی به مناسبت هفته زن و به قلم آیت الله احمد آذری قمی از روحانیون محافظه کار و بنیانگذار روزنامه " رسالت " منتشر شد که عنوان " سیمای زن در نظام اسلامی " را بر پیشانی خود داشت. این کتاب در یکصد هزار نسخه منتشر شد و در آن با اشاره به پرسش هایی که پیرامون مسائل زنان مطرح است طرح حقوق زنان را به استثمارگران کشورهای سرمایه داری نسبت می دهد و آن را زمينه اي براي تضعيف جامعه اسلامي مي داند. اما آنچه که در اینجا مد نظر است دیدگاه این فقیه درباره نوع پوشش زنان است
آیت الله آذری قمی می نویسد : "اگر حکومت برای زنانی که پستی و بلندی بدن خود را عرضه می کنند ، فکری نکند و یا برای رنگ لباس ها و زینت ها و کیفیت راه رفتن با ناز و عشوه و عطرهای زننده و روسری های کذایی دخالتی نداشته باشد ، به طور قطع این مسائل مشکلات زیادی را برای جامعه اسلامی بدنبال خواهد آورد
وی حتی به این نکته اکتفاء نكرد بلکه معتقد بود : " اگر شبح بدن زن، ولو اینکه رنگ پوست او تشخیص داده نشود، دیده شود چنین حجابی ، حجاب اسلامی نیست
از دید این روحانی محافظه کار که آراء وی در میان پاره ای از متدینین درون ساختار حکومت طرفدارانی نیز دارد حتی چادر، حجاب محسوب نمی شود چرا که " حجاب باید به گونه ای باشد که مرد نتواند زن را ببیند و زن نتواند مرد را ببیند، درحالی که چادر چنین نیست
وی در بخشی دیگر از این کتاب نوع پوشش زنانی که بدحجاب معرفی شده اند را چنین توصيف می کند : " ... شلوارهای تنگ و جوراب هایی که حجم پا را نشان می دهد و استعمال عطر که طبعا خاصیت تهییج را داراست و صورت نازک و ظریفی که از نای بیرون می آید یا از پا زدن بر زمین که به کمک خلخال و یا هر زیور دیگری بوجود می آید و یا غنای چرخاندن صدا در گلو- زن و مرد که مستلزم تهییج شهوت باشد، همه و همه موجب مفسده اند و حرام می باشند
آیت الله آذری قمی در اواسط دهه 70 دار فانی را وداع گفت درحالی که دیگر موقعیت سابق را نداشت ولی اندیشه های وی و ديگراني كه چون او مي انديشند همچنان زنده است و در فضای اجتماعی ایران تنفس می کنند
از دید این روحانی محافظه کار که آراء وی در میان پاره ای از متدینین درون ساختار حکومت طرفدارانی نیز دارد حتی چادر، حجاب محسوب نمی شود چرا که " حجاب باید به گونه ای باشد که مرد نتواند زن را ببیند و زن نتواند مرد را ببیند، درحالی که چادر چنین نیست
وی در بخشی دیگر از این کتاب نوع پوشش زنانی که بدحجاب معرفی شده اند را چنین توصيف می کند : " ... شلوارهای تنگ و جوراب هایی که حجم پا را نشان می دهد و استعمال عطر که طبعا خاصیت تهییج را داراست و صورت نازک و ظریفی که از نای بیرون می آید یا از پا زدن بر زمین که به کمک خلخال و یا هر زیور دیگری بوجود می آید و یا غنای چرخاندن صدا در گلو- زن و مرد که مستلزم تهییج شهوت باشد، همه و همه موجب مفسده اند و حرام می باشند
آیت الله آذری قمی در اواسط دهه 70 دار فانی را وداع گفت درحالی که دیگر موقعیت سابق را نداشت ولی اندیشه های وی و ديگراني كه چون او مي انديشند همچنان زنده است و در فضای اجتماعی ایران تنفس می کنند
0 نظر:
ارسال یک نظر