معمولا زماني كه رئيس يك دولت نامه اي به سران كشورها مي نويسد محتواي آن در چارچوب مسائل مشخص و روابط فيمابين ميان دو كشور است و موضوعات ديگر كه جنبه اجرايي ندارد در عرف ديپلماتيك فاقد ارزش حقوقي و سياسي است.
اكنون اين پرسش مطرح است كه نامه احمدي نژاد به جرج بوش واجد چه ويژگي هايي است و چرا پاره اي مسئولين اصرار دارند كه به آن اهميت ويژه اي بدهند؟ بدون شك اين نامه در زماني منتشر مي شود كه حساسيت هاي بين المللي نسبت به برنامه هاي هسته اي ايران به اوج خود رسيده و جلسات متوالي كشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اين زمينه پشت درهاي بسته تشكيل مي شود.
نوشتن اين نامه مي تواند اين پيام را به جامعه جهاني ارسال كند كه ايران بدنبال راه هاي ديپلماتيك در جهت حل مسائل اتمي خود است ولي انتشار محتواي آن نشان مي دهد كه چنين حركتي در ادامه سياست هاي غير متعارف دولت اصولگرا چه در عرصه داخلي و چه خارجي است. زمان زيادي از اين جمله آقاي احمدي نژاد در كسوت " شهردار تهران" نمي گذرد كه گفته بود :" ما بايد براي اداره جهان برنامه داشته باشيم". به نظر مي رسد كه كرسي رياست جمهوري و برجسته بودن اخبار ايران در جهان فرصت مناسبي براي وي بوجود آورده است تا به اين ايده فضايي جامه عمل بپوشاند.
در طول 27 سال گذشته جمهوري اسلامي تلاش كرده بود كه اندوخته هاي خود در ارتباط با مسئله آمريكا را خرج نكند و همواره منتظر فرصت مناسبي براي هزينه كردن آن بوده است. حتي خاتمي با 20 ميليون راي در دور اول و 22 ميليون در دور دوم نتواست از اين ذخيره در جهت كسب منافع ملي استفاده كند ولي دولت يكساله توانسته در اين مدت كوتاه از اين منابع به راحتي خرج كند بدون آنكه منفعتي از آن عايد ملت شده باشد. در واقع بسياري از موقعيت هاي خوب ملي بدون كار كارشناسي و استفاده از ديدگاه هاي نخبگان به هدر رفته و سبد سياست خارجي از هر زماني خالي تر شده است.
0 نظر:
ارسال یک نظر